نرده و پایه نرده چوبی

تولید کننده نرده چوبی و پایه نرده چوبی

نشانه و نشان نامه ای از کارگاه تراش و تراز = اندکی از انبوهی از اشک و سرشکها ، شیب و نشیبها ، شتاب و شکییبها، برداشتها و باور داشتها و یاراییها و کاراییها از خاستگاه تا خواستگاه با نام دانایی که هر کار کند ، شاهکار کند .

به یاد آریم که : ترازمندی، فرازمندی است .

1-هر چیزی چارچوبی دارد و بنیادِ بنیادِ فرهنگمندی وآیینمندی و سامانمندی و نهادمندی ، ترازمندی است. هم از اینرو ، از همان روزهای آغازین در سالِ 1382 که کارِ بر روی چوب – بیشتر ، گرد کردن چوب و ساختِ سازه ها و پایه ها و کمتر ، ساختِ دیگر فراورده های چوبی – در یک مغازه کلید زده شد ؛ خود را با شناسة " تراش و تراز "شناختیم و شناساندیم .

2-تراش و تراز ، با کار شبانه روزی در گذار ِ سالهای سال، در چرخة آموزشداد و آموزشدید ، بر آموخته ها و اندوخته ها و چندی و چونیِ کار و فرهنگ کار و شگرد ها و شیوه ها و سازه ها و ابزارها و نیروهای در پیوند با زمینة کاری خود ؛ افزود تا آنجا که بهرِ بهبود بهره وری و پیشرفت و پیشبرد کار و بهرِ پاسخگویی به بازارِ کار به دستگاههای خودکارC.N.C رو آورد و کار با دستگاه را در کنارِ کارِ با دست نهاد ؛ تا بتواند کارِ با چوب را هر اندازه هم که پر پیچاچرخ و پر خماچم باشد ؛ به سامان برساند و جای و جایگاهِ شایسته و بایستة خود را در بازار کار و هنر بیابد .

3-با نگاهی به گذشته و با نگاهی به آینده، در راهی که گام نهاده ایم ؛ برآن بوده ایم دیروز و هستیم امروز که کاری که انجام می شود و به فرجام می رسد؛ خردمندانه و هنرمندانه باشد و دراین پهنه ، بر پهنای مرزها و بر بلندای ترازها بیفزاییم تا کارِ ما و کارگاهِ ما ، پاسخی راستین به پرسشهایی راستین باشد و دربایسته های بایسته را برآورد . امروز ما توانمندیم تا پایه ها، پله ها و نرده های چوبیِ درون و برون ساختمان و دیگر کارهایی از این دست را با هرگونه چوب ایرانی و انیرانی و با هرگونه سفارشی بسازیم و کار را با ایستایی و استواری بر هم سوار سازیم .

4-همة مردم را و همة گیتی را در درازنای وراستای دیدگان و دیدگاه خود نهاده ایم و باور داریم که هستی با همة رنگارنگی و رنگ برنگی ، هنگامة هماهنگی و یگانگی و یکتایی است و هستی و هنجارهای هستی را هیچ سستی و گسستی نیست و هستی را راستا ، راستی و رُستی است . با گریز و پرهیز از دود و دمها و دمدمه های برآمده از بیکاری ، بدکاری ، بازیگری و بازاریگری ؛ پویایی و پایاییِ کار و فرهنگ کار را بنیاد نهاده ایم ؛ چرا که بازار و فرایندهای آن را داستانی است و بازاریگری و ترفندهای آن را داستانی دیگر .

5-اکنون، پنجره ای گشوده شده؛ باشد که این دریچه ، در و این در ، دروازه ای گردد و افروزش و افرازشِ اندیشه ای و پیشه ای دیگر در کنارة کویر بر گسترة کار و فرهنگ کار فراگیر و فراگستر گردد . زندگی و ارزندگی ، رهاورد و دستاورد سازندگی است وبی سازندگی ، مردگی و پژمردگی جایگزین و جانشین زندگی و سر زندگی و ارزندگی گردد .

به یاد داریم که : زندگی، ورزیدگی است و بس .

با یاد تانایی که هم با همگان، هم با یگانگان ، هم با بیگانگان است؛ هر یک به گونه ای .